سوروس اسنیپ کیست؟

سوروس اسنیپ در 9 ژانویه 1960 به دنیا اومد و یک جادوگر دورگه بود. او تنها فرزند توبیاس ماگل و ایلین پرنس جادوگر بود و در محله ی ماگل نشین اسپینر در همسایگی خانواده ی ایوانز زندگی می کرد. سوروس در نه سالگی با لیلی و پتونیا ایوانز آشنا شد و به سرعت عاشق لیلی شد. لیلی تنها عضو جادوگر خانواده ی ایوانز بود و باعث شد دوستی عمیقی بین این دو شکل بگیره.

در سال 1971، سوروس و لیلی وارد هاگوارتز شدند، با این تفاوت که لیلی در گریفیندور و سوروس در اسلیترین گروه بندی شد.

لیلی به یکی از دوستان صمیمی جیمز پاتر تبدیل شد و باعث شکل گیری دشمنی دیرینه ی اسنیپ با پاتر و البته دوستان صمیمی او شد. در طی دوران تحصیل، اسنیپ بارها مورد آزار و قلدری های جیمز و سیریوس قرار گرفت و خشم و کینه او ، روز به روز بیشتر شد.

در طی یکی از این اتفاقات، اسنیپ لیلی رو ماد بلاد ( خون کثیف) خطاب کرد و باعث شد لیلی برای همیشه با او قطع ارتباط کنه. البته علاقه ی سوروس به جادوی سیاه تاثیر زیادی در انتخاب لیلی گذاشت.

سوروس برای به دست آوردن لیلی به گروه مرگ خواران پیوست و این کار باعث شد که لیلی علاقه و محبت خودش رو برای همیشه نسبت بهش از دست بده، اما عشق سوروس نسبت به لیلی، هیچ وقت از بین نرفت.

انجمن اسلاگ به رهبری پروفسور اسلاگهورن، همیشه در حال شناخت و جمع کردن استعدادهای هاگوارتز بود. سوروس که استعداد خارق العاده ای در معجون سازی داشت، به انجمن اسلاگ دعوت شد. پروفسور اسلاگهورن به عنوان یادگاری از شاگرد با استعداد خود علاوه بر عکسی از اسنیپ، کتاب معجون سازی پیشرفته ی او رو هم پیش خودش نگه داشت. با این حال اسلاگهورن خیلی به آینده ی سوروس امیدوار نبود، به همین دلیل عکس یادگاری او در بین بسیاری از عکس های دیگه پنهان شد.

در طی دوران خدمت وفادارانه ش به لرد سیاه، متوجه پیشگویی تریلانی درباره ی زنده ماندن ولدمورت و یک پسر ناشناس شد. اما خیلی زود فهمید که پسر برگزیده، هری پاتر، پسر لیلیه.

سوروس با درماندگی از دامبلدور درخواست کرد تا از لیلی و خانواده ش محافظت کنه و در ازای این لطف، تبدیل به یک جاسوس دو جانبه برای محفل ققنوس شد.

لیلی در نهایت توسط ولدمورت کشته شد و سوروس به خاطر عشق عمیقی که به او داشت، تصمیم گرفت که از پسرش، هری، مخفیانه محافظت کنه و به دامبلدور کمک کنه تا لرد ولمورت رو نابود کنه.

استعدادهای جادوگری خارق العاده ی سوروس اسنیپ از جمله چفت شدگی ذهنی، مانع از لو رفتن جاسوسی لرد سیاه شد. اعتماد دامبلدور به سوروس هیچ گاه از بین نرفت، تا جایی که از او خواست تا برای اجرایی شدن نقشه ی از بین بردن ولدمورت، اون رو بکشه. سوروس، دامبلدور رو در برج نجوم با طلسم مرگبار کشت و تا لحظه ی مرگ خودش ذات و نیات خوب خودش رو به کسی نمایش نداد. نفرتی که همه از جمله هری از اسنیپ داشت، پس از مرگش از بین رفت.

لرد سیاه، متوجه موضوع عجیبی شد: الدر وند ( چوبدستی قدرت من یادگاران مرگ ) به او وفادار نبود. ولدمورت فکر می کرد چون سوروس، دامبلدور رو از بین برده بود، حالا چوبدستی به اسنیپ وفاداره. در صورتی که ماجرا این طور نبود. قبل از مرگ دامبلدور، این دراکو مالفوی بود که دامبلدور رو خلع سلاح کرده بود و بعد از آن هم هری ، در قصر مالفوی ها، دراکو رو خلع سلاح کرده بود: الدر وند به هری وفادار بود.

ولدمورت از سوروس به خاطر خدمات وفادارانه ش تشکر کرد و به نگینی، مار دست آموزش دستور داد تا به او حمله کنه. نگینی ضربه ی مرگ آوری به گردن او زد و سوروس رو در حال مرگ رها کرد. سوروس که فرصت زیادی برای تعریف کردن تمام زندگی خودش نداشت، آخرین دیالوگ خودش رو به هری گفت: بگیرش و به من نگاه کن." سوروس خاطرات مهم زندگی ش رو به هری داد و از دنیا رفت.

هری با دیدن خاطرات اسنیپ، متوجه عشق عمیق او به مادرش شد. عشقی که باعث شده بود سوروس بارها جان هری رو نجات بده و پاترونوس خودش رو تبدیل به پاترونوس لیلی کنه.

هری بعدها نام یکی از فرزندان خودش رو آلبوس سوروس گذاشت و به او اطمینان داد که حتی اگر در گروه اسلیترین قرار بگیره، نباید ناراحت و نگران بشه چون قهرمانان بزرگی مثل سوروس اسنیپ رو در خودش پرورش داده.

سوروس اسنیپ در دوم می 1998 از دنیا رفت. او در سال های 1981 تا 1996 استاد معجون سازی، 1981 تا 1997 رئیس گروه اسلیترین، 1196 تا 1997 استاد درس دفاع در برابر جادوی سیاه و از سال 1997 تا 1998 مدیر هاگوارتز بود.

همین حالا پکیج زندگی نامه سوروس اسنیپ رو از اینجا تهیه کن!